Monday, September 17, 2007

،آه ای ساده دل مغموم
.
.هرگز خواب های كودكيت تعبير نخواهد شد
.
،هرگز هم چون نقاشی های سال های دور
.
به اندازه كلبه ات نخواهی بود
.
،تا بتوانی آن را در آغوش بگيری
.
ببری، بگذاری در دشتی فراخ
.
.و در آن رويايت را زندگی كنی
.
هرگز هيچ كس بر زمين نخواهد گذاشت
.
آن چه را كه در دست دارد
.
.تا كنارت بنشيند و زيباترين ترنم جهان را آواز سر دهد
.
،آه ای ساده دل مغموم
.
،هرگز هيچ كس در عطش تب آلود اين تنهايی
.
دست بر شانه ات نخواهد نهاد
.
:و نخواهدت گفت
.
،آب آورده ام
.
تشنه نيستی؟

4 Comments:

At 9:26 pm, Anonymous Anonymous said...

سلام بر شما. سالگرد ازدواجتان بر شما و همسر گرامي تان مبارك باد. اميدوارم هميشه شاد و خرم باشيد.

با اين بهانه، اجازه بدهيد درباره نوشته زيبايتان بگويم كه از تعابير جذاب و بيان ساده آن واقعا لذت بردم. مثل هميشه آدم را به جايي آشنا ولي تازه مي كشاند. كاش ميشد روياهاي كودكي را با همه سادگي و صداقتش، و آن حال و هواي صميمي را، حفظ كرد، كلبه خودرا به دوش گرفت و آن جا كه مي خواهي را براي آن انتخاب كرد.

 
At 11:17 pm, Blogger ايزدمهر said...

سلام آقای دری
ممنون از لطفتان
.
.
روياها را می توان حفظ كرد با همه سادگی‌ و زيبايی های شان
و می توان در آن زندگی كرد، به زيبايی
.
.
كاش می شد روياهای مان به زندگی مبدل شوند

 
At 8:55 am, Blogger Sandra said...

fekr mikonam ehsaset
bartar az ensaane.
moteasefane, ya khoshbakhtaane.
baalhaatoo baaz kon, chon zamini ke roosh iistadi kheili koochiktar va past tar az arzeshe toe.
baalhaato baaz kon...

 
At 12:34 am, Blogger ايزدمهر said...

سلام ساندراي عزيزم
ببخش كه انقدر دير جوابتو مي دم
اشكالي در وبلاگم پيش آمده بود و نمي تونستم به كامنت ها جواب بدم
.
.
.
تو، هميشه به من محبت داري و هميشه منو فراتر از اون چيزي كه هستم،‌مي بيني
.
اما واقعا اي كاش بال داشتم و ...ء
.
.
فعلن كه به زمين ميخ كوبم

 

Post a Comment

<< Home