Sunday, January 01, 2012

،تو

تو به من هرگز نگو که اکنون کنار منی، گرچه که دوری

نه، نگو

،همه ی کلمات من در حنجره ام ماسیده اند

در حسرت این که تو روبرویم بنشینی و

با دو چشم خیس و مهربانت به من نگاه کنی

.و پوست من تب دار است در عطش لمس سرانگشتان تو

0 Comments:

Post a Comment

<< Home